«ایران» از جزئیات شوی ضدایرانی غرب در آلمان گزارش میدهد
جشن شکست در برلین
سلطنت طلبان، تجزیه طلبان و اعضای گروه های تروریستی نظیر منافقین همراه با همجنس بازان خواستار تحریم بیشتر ایران شدند
گروه سیاسی/ از ابتدای شروع اغتشاشات در ایران جریانهای اپوزیسیون در کشورهای اروپایی تلاش کردند تا تداوم این آشوبگری را در قلب اروپا ادامه دهند و رسانهها را به خود حساس نمایند. این اتفاق مانند آنچه در ایران گذشت به خشونت و درگیری با پلیس انجامید. حمله به پلیس فرانسه و انگلیس، حمله به سفارتخانهها و همچنین حمله به اماکن مذهبی و مساجد از جمله اقدامات اپوزیسیون در کشورهای غربی بود که منجر به دستگیری دهها نفر از آنها توسط پلیس کشورهای اروپایی شد. این ماجرا که آبروریزی سیاسی را برای آنها رقم زده بود باعث شد دشمنان ایران برنامهای برای یک تجمع مسالمتآمیز و البته بزرگ طراحی کنند. گرچه بیش از یک هفته است که آشوبها در ایران پایان یافته اما فراخوان تجمع بزرگ در آلمان داده شد تا روز شنبه در این کشور یک شوی ضدایرانی را میزبانی کند. همین مسأله بخوبی نشان میدهد که خاستگاه آشوبها و تحرکات علیه جمهوری اسلامی نه در داخل که بیرون از مرزها طراحی و اجرایی شده است و کشورهای بیگانه در این ماجرا بشدت دخیل هستند. شواهد دیگر نیز این مسأله را بخوبی عیان میکنند.
غیرایرانیها در تجمع چه میخواهند؟
بسیاری از پرچمهای به اهتزاز درآمده در برلین اما رنگ و بویی از ایران نداشت. پرچمهای گروه تروریستی الاحوازیه، تجزیهطلبان کرد، رژیمصهیونیستی، سلطنتطلبان، همجنسبازان، پانترکها و منافقین تنها نمادهایی بودند که حاضران در این نمایش در دست گرفته بودند. پیش از این فراخوان، تلاش بسیاری شد تا حاشیه آشوبهای اپوزیسیون در شهرهای اروپا و برخورد پلیس با آنها مخابره نشود و دستورالعملهای فراوانی برای عدم زد و خورد صورت گرفت. در حالیکه ضدانقلاب برای آشوبگران ایرانی نسخه ساخت کوکتل مولوتف و استفاده از سلاح میپیچد، اما هزاران کیلومتر دورتر در تجمع آلمان، از ممنوعیت تمسک به خشونت تا حتی نریختن زباله در خیابان در اطلاعرسانیهای متعدد انجام شد تا به شکل مسالمتآمیز برگزار شود، اما این مسأله هم باعث نشد تا گروههای مختلف با یکدیگر همسو شوند. وابستگان به گروهک منافقین در شعارهای خود به مبارزه با رژیم سلطنتی پهلوی نیز اشاره داشتند که سلطنتطلبان با آنها درگیر شدند. حضور پررنگ پرچم تجزیهطلبان کرد نیز موافقان و مخالفانی داشت که البته به علت کثرت آنها، سلطنتطلبان نتوانستند مقابل آنها قرار بگیرند.
همه این موارد و تعداد بالای پرچمهای تجزیهطلبان ضدایرانی در این نزاعهای درون اپوزیسیونی نشان داد آنها که با موجودیت ایران مشکل داشتند پیروز این مانور سیاسی بودند. چهرههای غیرایرانی در این تجمع نیز به شکل قابلتوجهی در تصاویر مخابره شده به چشم میخورد. آلمانیها، اوکراینیها، کردهای سوریه و ترکیه، افغانها و حتی تصاویر افراد آفریقایی با در دست داشتن عکسی از مرحومه مهسا امینی نشان میداد جمعیت زیادی احتمالاً با وعدههای فراوان به این تجمع آورده شدهاند. از جمله مهمترین نکات کمتر اشاره شده، فراخوان افرادی بود که با پناهندگی تابعیت مضاعف اخذ کرده بودند.
شورش علیه تنها حکومت دینی جهان
اما بیشترین سخنرانیها در این تجمع به کسانی اختصاص داشت که خود را اقلیت جنسی معرفی میکردند. بیانیهخوانی مردان زننما با ظاهری زننده اقدامی بود که تنه به تنه لخت شدن یک زن ضدایرانی در تجمع چندی قبل هلند میزد.
در این بیانیه که گفته شد از سوی جامعه همجنسبازان ایرانی نوشته شده است به صراحت آمده که دموکراسی در شرایطی که آزادی جنسی برای همجنسبازان زن و مرد در نظر گرفته نشود، معنا ندارد. پس از انتشار ویدیوی این فرد برخی افراد با انتشار تصویر او از وی بهعنوان یک آزارگر جنسی که به آنها آسیب رسانده، یاد کردند.
شخص دیگری با عنوان ملیکا زر که خود را عضو گروه موسوم به شش رنگ معرفی کرده بود، در سخنرانی خود از «بدنهای به حاشیه رانده شده» که «عشق و انتخابشان جرمانگاری شده» سخن گفت و او هم دموکراسی را تنها در گرو ولنگاری جنسی معرفی کرد، اما حاشیهها به همین جا ختم نمیشود و برخی ایرانیان ساکن آلمان در فضای مجازی خبر دادهاند که در تجمع برلین، تعرض به یکی از همجنسبازان سوژه رسانههای این کشور شده است.
تکرار رسوایی کنفرانس برلین
شاید بتوان این اجتماع در برلین را با کنفرانسی که بیش از بیست سال قبل در برلین رخ داد مقایسه کرد. ماجرا از این قرار بود که در سال 79 و پس از انتخابات مجلس ششم بنیاد هاینریش بل که وابسته به حزب سبز آلمان و نزدیک به رژیم صهیونیستی است در اقدامی تصمیم به برگزاری کنفرانسی با حضور عناصر ضدانقلاب میگیرد. در روز ابتدایی برگزاری این کنفرانس درگیریهای لفظی بین حضار بالا میگیرد چرا که هر کدام از حاضران نقشهای متفاوت برای ایران دارند که دیگری آن را قبول ندارد. در بیرون از سالن نیز اعضای حزب کمونیست کارگری اجتماع کرده بودند و ساز خود را میزدند. تصویر هرج و مرج در این کنفرانس به دلیل اختلافات جریانهای اپوزیسیون حتی به اینجا رسید که همزمان با سخنرانی یکی از افراد دعوت شده، فردی همجنسبازعریان شد و زنانی هم شروع به رقصیدن کردند.
این جلسه که با حضور گروههای مختلف برگزار شده بود توسط 20 شبکه خبری رسانهای شد تا جایی که تنها بی بی سی با چهار دوربین و 12 خبرنگار به میدان آمده بود. اما این اختلافات خود نشان از تشتت گروههای ضدانقلاب داشت.
در ماجرای تجمع برلین نیز رسانههای بسیاری برای پوشش دادن آن به نام مردم ایران به صحنه آمدند. شبکههای فارسی زبان بیگانه به خصوص شبکه سعودی ایران اینترنشنال که تبلیغات زیادی برای این تجمع کرده بود لحظه به لحظه این تجمع را پوشش میداد و تلاش داشت تا آن را با عنوان «تجمع گسترده ایرانیان» معرفی کند. با این حال اجتماع برلین نیز با برهنه شدن و حضور پررنگ تجزیه طلبان و گروهکهای تروریستی تصویری مانند کنفرانس برلین در 22سال قبل به نمایش گذاشت.
«ایران» از جدیدترین ابعاد عملیات روانی غرب علیه جمهوری اسلامی گزارش میدهد
دو سناریو برای مقابله با پیشروی ایران
طرح ادعای فروش پهپاد به روسیه در عرصه بین الملل و حمایت از جریان آشوب د رداخل کشور از کدام اتاق فرمان هدایت می شود؟
گروه سیاسی/ قابل انتظار بود که تعلل طولانی مدت ایالات متحده برای تصمیمگیری در زمین مذاکرات رفع تحریمها بیش از آنکه ناظر بر پیگیری رویکرد ادعایی این کشور، یعنی دیپلماسی باشد، بر یک جنگ روانی متمرکز شود که در ماهها و هفتههای اخیر در دو پرده به نمایش درآمده است، نمایشی که در تلاشهای برنامهریزی شدهای به جریان افتاده است که با هدف اثرگذاری بر فهم و رفتار مردم ایران و منحرف کردن اذهان آنها از واقعیات صحنه بینالملل و آثار سیاست تحریمهای ظالمانه امریکا طراحی شده است. اجرای سناریوی عملیات روانی نیازمند بهرهگیری از انواع و اقسام شگردهای فریب برای اثرگذاری بر مخاطبان است که در شرایط کنونی توسط محافل رسانهای و اطلاعاتی وابسته به کشورهای غربی بویژه رسانههای فارسیزبان و جریان متشتت اپوزیسیون ایران به مرحله اجرا در میآید. طراحان این عملیات فارغ از نمایان کردن اهداف پنهان خود که متناظر بر دو وجه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی یا تجزیه بخشهایی از خاک ایران در منطقه غرب آسیاست، بر قرار دادن ایران در تنگنای راهبردی برای گرفتن امتیازات بیشتر بویژه در زمینه پرونده هستهای تأکید دارند تا از این راهبرد کمک به سامان گرفتن وضعیت متزلزل دموکراتها در صحنه سیاست امریکا محقق شود؛ بر همین مبنا دو وجه جدید از سیاست فریب خود را به اجرا درآوردهاند.
جنگی که جاری است
ناگفته پیداست در این روند، سناریونویسان عملیات روانی همه توان و ظرفیت خود را بر غربالگری اطلاعات و ترکیب آن با آمار دروغین و جعلی جهت اثرگذاری مهندسی شده متمرکز کردهاند، تا جایی که این جریانهای رسانهای حتی وانمود به رعایت اصول ابتدایی بیطرفی هم نمیکنند و با نادیده گرفتن واقعیات صحنه و تمرکز همه امکانات خود برای دروغ پراکنی و تحریک افکار عمومی همه ظرفیت و اعتبار خود را بیش از پیش برای این هدف هزینه میکنند. پربیراه نیست اگر کسانی که اطلاعاتی از جنگ پیچیده و چند لایه شناختی دشمنان جمهوری اسلامی ندارند، در مارپیچ این رسانهها گیر کنند و تحت تأثیر ادعاهای موهوم و فریبنده این جریانها قرار بگیرند.
شراکت در پروژه از پیش شکستخورده
جنگ اوکراین و بحرانهای متوالی برآمده از آن بویژه کشورهای اروپایی را که ناکامیشان بر نقشآفرینی در زمین مذاکرات وین بر کسی پوشیده نمانده است، به سمت تشدید همکاری در پروسه عملیات جدید روانی علیه جمهوری اسلامی کشانده است. پس از همسویی اروپاییها با امریکا در ادوار اخیر مذاکرات مربوط به توافق هستهای 2015 که با موضعگیریهای سیاسی و وارد کردن اتهاماتی به ایران همچون استفاده نکردن از فرصتهای حساس دیپلماتیک و مواضعی شبیه به آن، بازتاب یافت، موضعگیری ادعایی هماهنگ شده پیرامون همکاری ادعایی ایران و روسیه در مسأله فروش پهپاد نشان داد که کشورهای اروپایی بار دیگر خود را در پروژههای از پیش شکستخورده واشنگتن شریک کردهاند.
طرح ادعای فروش پهپاد از سوی ایران به روسیه با هدف تبدیل کردن کشورمان به یکی از طرفهای فعال در جنگ اوکراین و همچنین ایجاد تنش میان ایران و غرب یکی از همین سناریوپردازیهاست که علاوهبر پیگیری آن از سوی مقامهای غربی در ابعاد گستردهای از سوی رسانههای فارسیزبان و جریانهای برانداز نیز دامن زده میشود.
با وجود اینکه این ادعاها بارها بهطور رسمی از سوی مقامات ارشد کشورمان رد و اعلام شد که هر گونه همکاری دفاعی تهران و مسکو مربوط به قبل از آغاز جنگ اوکراین بوده است، گوشی برای شنیده شدن این موضع اصولی تهران از سوی طرفهای غربی وجود نداشت. به این ترتیب همپای تحرکات هماهنگی که غرب در اعمال روند تحریمی و نامه به شورای امنیت و برگزاری نشستهای غیرعلنی ذیل این موضع ادعایی انجام میدهد، رسانههای فارسی زبان از «بیبیسی فارسی» و «صدای امریکا» گرفته تا «ایران اینترنشنال» و «رادیو فردا»، تاکتیک دشمنسازی با استفاده از برچسبزنی ادعاهایی همچون عناوین «مشارکت خونین ایران در جنگ اوکراین»، تلاش میکنند ظرفیت جامعه بینالمللی را برای انجام اقدامات ضد بشری علیه کشورمان به کار بگیرند؛ امری که میکوشد تحریمهای سیاسی و اقتصادی و حتی ورزشیای را که به همین بهانه به تصویب میرسد، مشروعسازی کند.
پرده دیگر نمایش
آغاز اعتراض در خیابانهای ایران به بهانه مرگ مهسا امینی کورسوی امیدی برای به اجرا درآوردن پرده دیگری از نمایش اتاق جنگ علیه ایران را دردل سیاستمداران غربی و محافل و رسانههای وابسته به آنها ایجاد کرد؛ اتفاقی که سبب شد امریکا و شرکای اروپاییاش با فراموشی آنچه بر سر مردم ایران ذیل تحریمهای ظالمانه آوردهاند، مدعی حمایت از همان مردم به بهانه اغتشاش و آشوب شوند. رسانههای فارسیزبان نیز در تکمیل خط مشی بازیگران سیاسی بهصورت تمامقد وارد عرصه شده و کوشیدهاند با منتقل کردن این پیام که آنچه که در ایران روی میدهد، در صحنه بینالمللی نیز واکنشهایی بهدنبال دارد، مواضع برخی سازمانها یا چهرههای خارجی شناخته شده از جمله سلبریتیها را بهطور ویژهای بازتاب دهند؛ اقدامی که هدف آن ،این است که افکار عمومی جهان را نسبت به نوع واکنش نظام جمهوری اسلامی به اغتشاشات دارای موضع کرده و در عین حال این پیام را به اغتشاشگران منتقل کنند که اقدامات آشوبگرانه و ساختارشکنانه آنها ذیل حمایت جامعه بینالملل میتواند به تحقق هدف موهوم آنها مبنی بر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بینجامد. این چنین است که عملکرد شبانهروزی رسانههای وابسته به سرویسهای خارجی همچون «ایران اینترنشنال» و دیگر رسانههای بیگانه فارسیزبان در هفتهها و روزهای اخیر در پوشش گسترده اغتشاشات در بخشهای مختلف خبری، ارائه اخبار کذب و غیرواقعی، قهرمانسازی و مشروعیت بخشیدن به خرابکاری و خشونت، ایجاد زمینه برای به فعلیت رساندن ترور و قتل در پوشش مصاحبه با شخصیتهای مخالف و تجزیهطلبان مسلح، با این هدف صورت میگیرد که اغتشاشگران در ایران به ادامه تخریبها تحریک شوند و ناامنی استمرار یابد.
تاریخ مصرف گذشته
دیگر گفتن ندارد که مجموع این تلاشها که زیر نقاب فریبنده دفاع از حقوق ملت ایران پنهان شده است، در حقیقت تکرار خطای بهرهگیری از اهرم سیاسی برای تحقق اهداف زیاده خواهانه غرب در قبال ایران چه در زمین مذاکرات و چه پروندههای ادعایی دیگر در عرصه بینالملل و منطقه است. سوای اینکه اهداف شوم پشت این تجربه تاریک برای مردم ایران عیان شده است، این رویکرد میتواند مانع دیگری برای گرهگشایی از بحرانهای خودخواسته کشورهای بینالمللی و منطقهای به وجود آورد؛ امری که از یک سو ایران را در پیگیری سیاست مقاومت فعال خود در مواجهه با سناریوی فشار حداکثری جدیتر مینماید و از سوی دیگر مانع هر گونه تغییر و تحول در مناسبات منطقهای میان بازیگران بزرگ این حوزه میشود.
این مهم در موضع اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه درباره مداخلهجویی کشورهای غربی و منطقهای پیرامون ایران اینچنین بازتاب یافته است که «کشورهای غربی بهدنبال این هستند که با بههمریختگی اوضاع در ایران، ما را وادار کنند در میز مذاکره به آنها امتیاز دهیم اما تاریخ مصرف رفتار دوگانه و پارادوکسیکال در عرصه دیپلماسی به سر آمده است و اجازه نمیدهیم یک کانال تلویزیونی با پول یک کشور عربی و حمایت لندن در ایران التهاب ایجاد کند.»
«سیما شهرکی»؛ لیدرسازی و چهرهتراشی به سبک شبکه سعودی
خبر اول اینکه،وقتی شبکه سعودی اینترنشنال از یک مجری برنامه آشپزی، لیدر «انقلاب» خیالی در ایران میسازد. «سیما شهرکی» با نام مستعار «سیما ثابت» از مجریان رسانه تروریستی اینترنشنال چهرهای است که اخیراً با حمایتهای ویژه آل سعود بر سر زبانها افتاده است. چهرهسازی که یکی از دلایلش تبدیل شدن «مسیح علینژاد» به مهره سوخته و رسوا شده براندازان خارج کشور است. به گزارش فارس، در حالی که طی هفتههای اخیر نقطه ثقل کارزار تبلیغاتی-رسانهای آشوب، یعنی تلویزیون «ایران اینترنشنال» بیش از هر زمان تبدیل به پاتوق سیاهکارترین و بدسابقهترین عناصر تجزیهطلب مرتبط با تحرکات تروریستی در سیستان و بلوچستان و کردستان شده است، روی این مجری با توهم «لیدری» آشوبها تبلیغات میشود. کسی که با سخنرانی در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا با عنوان «سرکوب خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی» ادعاهایی همچون «قتلعام مردم به دست نیروهای امنیتی» را مطرح کرد. سیما شهرکی متولد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸ در زاهدان و لیسانس صنایع غذایی از دانشگاه فردوسی مشهد است که بدون وجود هیچ مقاله و متن جدی بهعنوان دارنده دکترای علوم سیاسی با گرایش خاورمیانه از دانشگاه لندن معرفی میشود. او در ابتدای ورود به انگلستان یک شرکت آشپزی به راه انداخت و بعد نام خانوادگی مستعار «ثابت» را که یک نام فراگیر در بین وابستگان فرقه بهائیت است برای نوعی بیعت با این فرقه و قرار گرفتن زیر چتر حمایتی آنها انتخاب کرد. او پس از یک سال همکاری با رادیوی فارسی بیبیسی در سال 97 به اینترنشنال سعودی پیوست. همکاری ای که به سوابق او در ایران و ارتباطاتش با جریانات تروریستی و تجزیهطلب سیستان و بلوچستان ارتباط مستقیم داشت. حالا ارتقای سیما ثابت چنان برای کارفرمایان سعودیاش اولویت داشته که به او اجازه دادهاند برنامهاش را به تریبونی برای لغزپراکنیهای شخصی تبدیل کند. ثابت هم البته در خوشخدمتی کم نمیگذارد. چنانکه وقتی در یکی از برنامهها میهمان برنامه در لوای دلسوزی برای جانبازان از واژه دفاع مقدس استفاده کرد، ثابت در کمال وقاحت و بیشرمی از در تقابل با میهمان درآمد که اصولاً «دفاع مقدس» چیست و نام آن اصلاً دفاع مقدس نبوده است! موضعی که بهعنوان نمونه برای اثبات ذات ضدملی و ضدایرانی این فرد کفایت میکند.
آزادی خلبان ایرانی تحت بازداشت آرژانتین
خبر دیگر اینکه، خلبان ایرانی هواپیمای ونزوئلا که خرداد ماه توسط آرژانتین بازداشت شده بود، آزاد شد. به گزارش دانشجو، کاپیتان غلامرضا قاسمی که خرداد ماه به همراه 14 خدمه ونزوئلایی و همچنین 4 خدمه ایرانی در جریان توقیف یک فروند هواپیما متعلق به ونزوئلا توسط آرژانتین بازداشت شده بود، آزاد شد و ظهر دیروز به میهن بازگشت. خرداد ماه سالجاری بود که خبر توقیف یک فروند هواپیمای متعلق به ونزوئلا با ادعای تعلق داشتن این هواپیما به شرکت هواپیمایی ماهان منتشر شد. کاپیتان قاسمی خلبان این هواپیمای ونزوئلایی بود که برای آموزش خلبانان ونزوئلایی به این کشور سفر کرده بود. فرزند خلبان قاسمی اخیراً در بخشی از روایت بازداشت پدر خود و خدمه ایرانی در آرژانتین به نقش امریکا و رژیم صهیونیستی در این ماجرا اشاره کرده و گفته بود: قطعاً این ماجرا برنامهریزی شده بوده، چراکه هنگامی که هواپیما میخواهد پرواز کند باید مجوزهای فرود در فرودگاه مقصد، مجوزهای عبور از کشورهای مسیر و فرودگاه جایگزین را هم داشته باشد. دارا بودن مجوزهای مذکور به این معناست که باید تحت هر شرایطی به این هواپیما خدمات فرودگاهی، ناوبری، ارتباطی، سوخترسانی، آتشنشانی و رادیویی داده شود.
ادعای زنده ماندن سلمان رشدی!
شنیدیم که، پس از آنکه رسانههای ایرانی از احتمال وخامت حال سلمان رشدی نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی خبر دادند، مدیر برنامههای سلمان رشدی بلافاصله گزارشی ادعایی از وضعیت سلامتی او پس از مورد حمله قرار گرفتن در نیویورک ارائه داد. با این حال تاکنون تصویری از سلمان رشدی منتشر نشده تا صحت و سقم ادعای مدیر برنامههای او مشخص شود. روزنامه گاردین در گزارشی در این باره نوشت: مدیر برنامه سلمان رشدی تأیید کرد که او بینایی یک چشم و کارایی یک دستش را پس از حملهای که دو ماه پیش به او شد از دست داده است. گاردین ادامه داد: میزان کامل جراحاتی که به رشدی وارد شده بود، تاکنون مشخص نبود. اما اندرو وایلی، مدیربرنامه او در گفتوگویی با روزنامه ال پائیس شرح داد که این حمله تا چه اندازه جدی بوده و زندگی او را دگرگون کرده است. در این گزارش آمده است: به گفته وایلی، «زخمهای او عمیق بودهاند اما او بینایی یک چشمش را نیز از دست داده است. او سه زخم عمیق در گردنش داشت. یک دستش از کار افتاد چون رشتههای عصبی بازویش قطع شده بود. او ۱۵ زخم دیگر نیز در ناحیه سینه و نیمتنه دارد. طبق گزارش گاردین، مدیربرنامه رشدی بدون اینکه بگوید او هنوز در بیمارستان بستری است یا نه، گفته است که مهمترین چیز این است که او زنده میماند. در این گزارش عنوان شد: وایلی گفته که او و رشدی، پیشتر درباره امکان چنین حملهای صحبت کرده بودند. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: دو هفته پیش از این حمله، رشدی در گفتوگویی گفته بود که احساس میکند زندگی «دوباره عادی» شده و ترس یک حمله دیگر چیزی متعلق به گذشته است. گفتنی است نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی در مراسمی برای سخنرانی در نیویورک از سوی فردی به نام «هادی مطر» ٢٤ ساله و ساکن نیوجرسی با چاقو مورد حمله قرار گرفت.
هک ایمیلهای روزمره برای فضاسازی رسانهای
دست آخر اینکه، اطلاعیه سازمان انرژی اتمی درباره ادعای نفوذ یک گروه هکری به سرور شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران که با عنوان «افشای اطلاعات سازمان انرژی اتمی» مورد بزرگنمایی رسانههای معاند قرار گرفته بود، مشخص کرد آنچه هک شده صرفاً محتوای موجود در ایمیلهای کاربران و حاوی پیامهای فنی و تبادلات معمول و جاری روزمره و فاقد ارزش ویژه بوده است. به گزارش ایرنا، سازمان انرژی اتمی پیرامون این ماجرا با اشاره به اینکه مطالب منتشره در فضای مجازی مبنی بر نفوذ به سرور پست الکترونیک شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی با هدف جلب توجه عموم و فضاسازیهای رسانهای صورت گرفته است، اعلام کرد: «بدیهی است هدف از انجام اینگونه تلاشهای غیرقانونی که از روی استیصال انجام میشود، به منظور جلب توجه عموم، فضاسازیهای رسانهای و عملیات روانی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری است.» این اطلاعیه با اشاره به اینکه بر اساس گزارش دریافتی از واحد فناوری اطلاعات شرکت مادرتخصصی تولید و توسعه انرژی اتمی، دسترسی غیرمجاز از مبدأ یک کشور خارجی مشخص، به سامانه پست الکترونیک این شرکت منجر به انتشار محتوای برخی از پستهای الکترونیکی در فضای مجازی شده است، افزود: «در پی این امر، واحد فناوری اطلاعات شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی بر اساس ترتیبات پیشبینی شده، این موضوع را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد و گزارش اولیه خود را به مسئولان سازمان انرژی اتمی ارائه کرد.»